به نامش..
چند شب پیش با دوستم داشتیم از خیابون رد می شدیم 2 تا آقای خیلی محترم (!!) گفتن:خانوما !سال 2011 شده شما هنوز دارین تو چادر زندگی می کینین؟؟ اعتراف می کنم که لجم گرفته بود می خواستم جوابشونو بدم ولی باز هم سکوت...من توی زندگیم یاد گرفتم به عقاید دیگرا ن هر چند از نظر من احمقانه ، احترام بذارم و لی نمی دونم چرا بعضی ها ...
نمی دونم چرا وقتی چادر می پوشی هر کس یه فکری در موردت می کنه ، یکی فکر می کنه تو از ابتدایی ترین پیشرفت های بشری بی اطلاعی اینگار که چادر حکم غار آدمای نخستین رو داره !!!
یکی فکر می کنه که تو کلا تو باغ نیستی و هیچی سرت نیست.رفتار بعضی از این فروشنده ها رو که نگو اصلا انگار نه انگار که تو اومدی تو فروشگاه !خیلی که بهت لطف کنن با حرکت سرشون جوابتو می دن ..بعضی ها حتی به خودشون اجازه می دن هر فکری در موردت بکنن (منظورم فکرای بد بد )!!البته از حق نگذریم بعضی ها هم احترام بیشتر بهت می ذارن و روت حساب بیشتری باز می کنن. یه بنده خدایی می گفت :چادر فقط به درد مصاحبه ی این اداره های دولتی می خوره !!! خب اینم حرفیه !!
اما من با چادر حس خوبی دارم ... نظر دیگران هم زیاد برام مهم نیست من برای خودم زندگی می کنم و اجازه نمی دم کسی این حسای خوبو ازم بگیره (مخصوصا اگه اون موجود پسر باشه )!!من این ۴متر پارچه ی سیاه ناقابل رو دوست دارم خب !!